محل تبلیغات شما

۱-یه کالسگه فکسنی بود که تنها راه ارتباط من با محیط بیرون بود.بچه ها رو مینداختم بالا و خوشحال و خندون توی خیابون میگشتم.الانم قصدم این بود صبحها بچه ها رو با این کالسگه ببرم مهد و خونه مادربزرگشون و برم سر کار.کاف از قصد با ماشین از روش رد شد تا دیگه نباشه و گزینه مهد حذف بشه

۲-همه جا اگهی زدیم و همه اگهی پرستار کودک ها رو گشتیم و به همه آژانس خدمات متزل زنگ زدیم تا ببینیم پرستار چطوریه؟ اژانس میگفت یک و دویست و وقتی شخص میومد میگفت یک و پونصد الی هشتصد! خلاصه دیدیم انگار رنجش همینه و قبول کردیم بیاند ولی تا میومدند نمیدونم چرا درمیرفتند!!! واقعا آدمای تنبلی بودند ، بعد میگن کار نیست.تازه من میگفتم اصلا کار منزل لازم نیس انجام بدید غذا هم خودم براشون میذارم شما فقط غذاشونو بده و مواظبشون باش.اما همه میگرخیدند.اینم از شانس ما

۳-دیروز رفتم مصاحبه واسه کار جدید.ز هم بود.اون نشست پای میز مصاحبه.به غایت پیر و شکسته شده بود.بهش گفتم چه کردی با خودت؟ گفت عوضش تو خیلی خوشکلتر و خوشتیپ تر شدی. حرف زیادی بینمون رد و بدل نشد و روی برگه مصاحبه فنی نوشت از لحاظ فنی بسیار خبره و ماهر میباشد.وقتی ز که هیچ کس را غیر خودش قبول نداره اینو بنویسه همه یه جور دیگه به آدم نگاه میکنن و فکر میکنن عجب پخی هستی تو دیگه.خلاصه مدیر منابع انسانی کلی با احترام باهام حرف زد ولی از حقوق بالا خبری نیست.همون اداره کاری 

۴-دیشب فلفلی سه بار شلوارشو گه زد.کاف مث عنتر میتمرگه یه جا و فقط بچه رو دعوا میکنه و اون بدتر استرس میگیره.اعصابم خورد شد و گفتم اخه تو که نمیشوری چرا غراشو تو میزنی که پاشد منو زد.محکم و بدجور.عقده همه ناکامیهاشو سر من دراورد.منم که بی حس شدم انگار.فقط جوابشو میدادم و بی عرضگیهاشو به روش میوردم . دلم میخواد بذارم برم اما کجا برم؟ کجا رو دارم که برم؟


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها